مسأله هستی از دیدگاه هایدگر و ارسطو

thesis
abstract

مسأله ای که هایدگر پژوهش خود را در کتاب هستی و زمان با آن آغاز می کند بی شباهت با آغاز کتاب گامای متافیزیک نیست. ارسطو در آن جا می گوید «دانشی هست که به هستی چونان هستی و اعراضِ ذاتی آن، به خودی خود، نگرش دارد» (1003 الف 23 – 22). ارسطو برای هستی چهار معنی قایل است: هستی بالعرض، هستی به معنای صادق بودن، هستی بالقوه و بالفعل و هم چنین هستی بر حسب اشکال مقولات. ارسطو سپس می گوید که پرسش هستی چیست؟، در حقیقت این پرسش است که جوهر چیست؟ و به این ترتیب هستی را با جوهر یکی می داند. هایدگر از همان آغاز این پرسش برایش مطرح بود که چه مفهومی این معناهای چندگانه را وحدت می بخشد و هستی چونان هستی (نه صرفاً هستنده چونان هستنده) تعین خود را از کجا کسب می کند؟ هایدگر کتاب هستی و زمان را با بحث از ضرورتِ به روشنی بازگفتنِ پرسش از هستی آغاز می کند. هایدگر معتقد است پرسش از هستی که فلسفه ی افلاطون و هایدگر را در جوش و خروش نگه داشته بود و از فرط ابهام و مستوری برای یونانیان مایه ی تشویش خاطر بود، در این زمانه در بداهت و خودپیدایی از روز روشن تر فرض می شود و به همین دلیل است که پرسش از هستی امروز فراموش شده است. فیلسوفان به جای پرداختن به هستی، هستنده ها را موضوع پژوهش خود قرار داده اند. هایدگر با روش پدیدارشناسی و هم چنین با تخریب فرادهش متافیزیکی تلاش می کند که این هستی را آشکار کند. اما برای این کار از هستنده ای که دازاین نام دارد آغاز می کند زیرا تنها دازاین است که از هستی خود پرسش می کند. از نظر هایدگر بنیاد آغازین دازاین هستی ـ در ـ جهان است که دازاین را چون اگزیستانس ظاهر می کند. اگزیستانس به ارتباط دازاین با هستی و نه با هستنده ها مربوط می شود، و از این رو مهیای غلبه بر متافیزیک می گردد. هایدگر در هستی و زمان تلاش می کند که نشان دهد هستنده ی دیگری وجود دارد که نه فقط هست، بلکه با خویش و با سایر هستنده ها نسبتی دارد. هایدگر که خود در کتاب هستی و زمان برای فهم هستی تقریباً به همان راه سنت متافیزیکی رفته بود، یعنی به جای این که پژوهش خود را از هستی آغاز کند هستنده ای به نام دازاین را برای فهم هستی بررسی کرد. وی در کتاب درآمدی بر متافیزیک تلاش می کند با نشان دادن کاربردهای مختلف کلمه ی هستی در گفتار روزانه و از طریق افقی معین، از هستنده ها دور شود و به خود هستی بپردازد، اما در این جا نیز نمی تواند خود هستی را بدون هیچ گونه دلالت و ارجاعی فهم کند. زیرا در درآمدی به متافیزیک نیز، هستی را از طریق تعینات و حالاتی که خود هستی موجب ظهورشان می شود، می شناسد.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بازخوانی نقادانة دیدگاه ارسطو دربارة ساختار هستی

ارسطو ساختاری را که برای عالم وجود معرفی می­کند بر پایة مفاهیم اوسیا، مادة نخستین، صورت، قوه، فعل و کمال استوار است. به رغم کوشش­هایی که او در معرفی اوسیا، به عنوان مسألة کانونی فلسفة اولی، به عمل آورد؛ این مفهوم در معرض ایراد و اشکال است؛ ارسطو گاهی صورت، و گاهی نیز تک فرد مرکب از ماده، صورت و اعراض را اوسیا خوانده و با این وجود، ماده را سبب و موجب فردیت موجودات طبیعی می­داند. هر یک از این سه ...

full text

بازخوانی نقادانه دیدگاه ارسطو درباره ساختار هستی

ارسطو ساختاری را که برای عالم وجود معرفی می­کند بر پایه مفاهیم اوسیا، ماده نخستین، صورت، قوه، فعل و کمال استوار است. به رغم کوشش­هایی که او در معرفی اوسیا، به عنوان مسأله کانونی فلسفه اولی، به عمل آورد؛ این مفهوم در معرض ایراد و اشکال است؛ ارسطو گاهی صورت، و گاهی نیز تک فرد مرکب از ماده، صورت و اعراض را اوسیا خوانده و با این وجود، ماده را سبب و موجب فردیت موجودات طبیعی می­داند. هر یک از این سه ...

full text

بازخوانی نقادانة دیدگاه ارسطو دربارة ساختار هستی

ارسطو ساختاری را که برای عالم وجود معرفی می­کند بر پایة مفاهیم اوسیا، مادة نخستین، صورت، قوه، فعل و کمال استوار است. به رغم کوشش­هایی که او در معرفی اوسیا، به عنوان مسألة کانونی فلسفة اولی، به عمل آورد؛ این مفهوم در معرض ایراد و اشکال است؛ ارسطو گاهی صورت، و گاهی نیز تک فرد مرکب از ماده، صورت و اعراض را اوسیا خوانده و با این وجود، ماده را سبب و موجب فردیت موجودات طبیعی می­داند. هر یک از این سه ...

full text

مواجهۀ تخنۀ ارسطو با فلسفه تکنولوژی هایدگر

هایدگر در مقاله «پرسش از تکنولوژی» دو کار اساسی انجام می‌‌دهد که مدخل مناسبی برای سنجش نظریه او در مورد فلسفه تکنولوژی است. اول اینکه گرچه هایدگر در تبیین هویت تکنولوژی وامدار ارسطو است، اما او نتایجی را که ارسطو در کتاب‌های مختلف خود بدان‌ها تصریح کرده بود، محصول روش هرمنوتیکی خود می‌داند. افزون بر این، ویژگی «تعرض‌آمیز» بودن را بر هویت تکنولوژی جدید می‌افزاید و تکنولوژی را براساس همین ویژگی ت...

full text

هستی از نگاه یاسپرس و هایدگر

این پایان نامه تحت عنوان «هستی از نگاه یاسپرس و هایدگر» به تحقیق و پژوهش در خصوص «هستی» از دیدگاه آنها پرداخته که در چهار فصل ارائه شده است. فصل اول به کلیات طرح، فصل دوم به هستی از نگاه یاسپرس ، فصل سوم به هستی از نگاه هایدگر و فصل چهارم به بررسی تطبیقی دیدگاه یاسپرس و هایدگر راجع به هستی است. اصطلاح هستی بیشتر مربوط به یاسپرس فیلسوف آلمانی است.و یاسپرس معتقد است من یک فیلسوف هستی ام و عنوان...

15 صفحه اول

مسأله معرفت، جدال ارسطو و درایور

اخلاق ارسطویی پیوندی نزدیک با مفهوم فضیلت دارد. در سنت ارسطویی فاعل اخلاقی برای اتصاف به فضیلت، لازم است با معرفت کامل نسبت به شرایط عمل کند. از نظر ارسطو معرفت جزء سازنده و ضروری یک فضیلت محسوب می‌شود. پس از وی برخی از شارحان اخلاق نیکوماخوس در غرب و نیز ارسطوییان معاصر پیوسته بر مؤلفه معرفت کامل تأکید کرده‌اند. در سنت اخلاق فلسفی در جهان اسلام نیز، همواره توجه به معرفت برای اتصاف به ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023